شیعه

شیعه، راه حق و عقل

شیعه

شیعه، راه حق و عقل

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

اشکال:



مادرم می گفت:
شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است
نمازش ترک نمی شود
زیارت عاشورا می خواند
روزه می گیرد
مسجد می رود
خیلی پسر با خداییست

لحظه ایی دلم گرفت....!
در دل فریاد زدم،
باور کنید من هم ایمان دارم
نماز نمی خوانم
ولی لبخند روی لبهای مادرم، خدا را به یادم می آورد.
دست های پینه بسته پدرم را دست های خدا می‌بینم
زیارت عاشورا نمی خوانم
ولی گریه یتیمی، در دلم عاشورا بر پا می‌کند
به صندوق صدقه پول نمی اندازم
ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را می‌خرم که هیچوقت آن را نمی خوانم
مسجد من خانه مادر بزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد می‌شود
خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غم ها تنهایم نمی گذارد...

برای من تولد هر نوزادی تولد خداست و هر بوسه عاشقانه ای تجلی او

مادرم...
خدای من و همسایه یکی است
فقط من جور دیگری او را می‌شناسم و به او ایمان دارم
خدای من، دوست انسانهاست، نه پادشاه آنها....

#فریدن_فرخزاد



پاسخ:


اتفاقا این ایمان شما خیلی چیز خطرناکی است
چون کاملا مطابق مذاق! شما و بر اساس رفاه! و آسودگی شما طراحی شده است!
که هیچ تکلیفی به عهده شما نگذارد؛
جز آن کارهای اجتماعی که همه پسند است و زحمت چندانی هم ندارد
کارهایی مثل کمک به یتیم و رسیدگی به پدر و مادر و ... که وجدانت را آرام می کند
تا ازخودت نپرسی چرا من هیچ تکلیف و مسئولیتی در قبال خدا (خود خداوند به طور مستقیم)! ندارم

این ایمان چیز خطرناکی است
چون خودت تعریفش کرده ای
و کارهای خوب را در آن محدود کرده ای
و کارهای بد را نیز خودت تعریف کرده ای
اگر خودت هم آدم خوبی باشی، آیندگان بعد از تو می توانند بر اساس هوای نفسشان، لیست کارهای خوب و بد را بدون توجه به نظرات خالق جهان، دست کاری کنند و مثلا همجنس بازی را از لیست کارهای بد حذف کنند و حمله به کشورها را برای نجات آنها از دست شاهشان، به کارهای خوب اضافه کنند و همینطور تجویز کنند و بدوزند و ببافند و دین سازی کنند و ....

این ایمان خیلی چیز خطرناکی است
چون ایمان را در مقتضیات زمان و خواسته های بشر در زمانه جاری خلاصه می کند
اگر بشریت در وضعیت فمنیسم باشد، چنان زنان را با کار بیرون از خانه تشویق می کند که خود زنان نهضت بازگشت به خانه راه می اندازند و می گویند بسه.
اگر بشریت در وضعیتی باشد که مردم جهان از جنگ خسته شده باشند، تریپ صلح و دوستی می گذارد.
اگر بشریت دنبال جنگ باشد، جنگ را کاملا دینی جلوه می دهد (چنانچه در جنگهای صلیبی دیدیم)
اگر بشریت دنبال خوابیدن کنار ساحل و خوردن لیمونات باشد، نماز و روزه را حذف می کند و می گوید دلت پاک باشه
اگر بشریت دنبال سفرهای توریستی دبی و آنتالیا باشد، حج را به تمسخر می کشد
اگر بشریت به دنبال نژاد پرستی باشد، همین دینها را منحصر در نژادها می کند
و خلاصه دین را به آنچیزی تبدیل می کند و بشر در آن عصر دلش می خواهد.

نمی دانم چرا عده ای به زور می خواهند سرقفلی دین را از قران و پیامبر (و در حقیقت از خود خداوند) بگیرند و به نام خودشان بزنند
و لیست خوبیها و بدیها ارائه کنند

نمی دانم چرا عده ای فکر می کنند اگر بخواهی به یتیم کمک کنی باید مسجد را ترک کنی!
اگر می خواهی به پدر و مادرت محبت کنی باید حتما قبلش زیارت عاشورا را رها کنی!

نمی دانم چرا بعضی چهار تا کار خوب مانند "کمک به فقرا" و "رد کردن پیرزنها از خیابان" را نخ نما کرده اند و هر جا کارهای خیر مومنین را می بینند همان کارهای کلیشه ای را مطرح می کنند و واجبات دین را تعطیل می کنند!

تمام پیامبران در طول تاریخ آمده اند تا نماز را بر پای دارند
و همه ادیان جهان در تاریخ، آیین عبادی و نماز و روزه دارند
حالا این ایمان تو که در آن "نگاه کردن به مادر"، جایگزین نماز شده است از کدام آسمان نازل شده است و چه ارتباطی به خداوند خالق ما دارد نمی دانم. آیا تو خودت پیامبری؟ آیا مطمئنی که خدا نگاه به مادرت را بدون نماز از تو می پذیرد؟ آیا مطمئنی که فردا روزی نگاه به دوست دخترت را هم جایگزینی زیبا برای نگاه به مادرت نمی کنی؟
این چه انسانیتی است که دم از آن می زنی ولی هییییییچ کاری با خدا نداری؟
این چه انسانی است که ادعا می کند روابطش را با انسانهای دیگر اصلاح می کند ولی رابطه اش را با خدا قطع کرده و قرآن را که قطعا سخن خداست (وگر نبود سوره ای مانند آن می توانست بیاورد) انکار می کند؟