شیعه

شیعه، راه حق و عقل

شیعه

شیعه، راه حق و عقل

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا چقدر انسانها عجولند!

یک تفکری و نهضتی به نام فمنیست رایج شده است و انسانها قبل از اینکه آن را به طور کامل مورد مطالعه قرار دهند و از محاسن و معایب آن مطلع شوند و نتایج آن را در جهان بررسی کنند و در عاقبت آن نظر کنند؛ با عجله و بر اساس شنیده هایشان از آن طرفداری می کنند و نظر می دهند و جبهه می گیرند تا جاییکه به عنوان هنرمند صنعت سینما در تلوزیون رسمی ایران سریالهای فمنیستی می تولید می کنند!


اگر سریال لیسانسه ها را ندیده اید که خوش به حالتان؛ ولی اگر دیده اید خود قضاوت کنید در مورد برخورد جنسیتی سازندگان این سریال با جنس مظلوم مرد!


آه از مظلومیت مردان ایران زمین


حدود نه مرد و سه زن در این سریال نقش بازی می کنند. از این نه مرد نه نفر آنها مردانی هستند که:

تقریبا تمامی آنها به شدت تمام "بی عرضه" هستند

و اکثر آنها با تمام وجود "نا مرد" هستند

و اغلب دچار انواع ناهنجاریهای رفتاری می باشند

و همچنین ناهنجاریهای اجتماعی مانند اعتیاد

البته همگی در یک خصلت مشترکند: "ذلت"

ذلت به معنای عدم عزت، عدم قاطعیت، دم دمی مزاج، بی استدلال، عجول، خاک بر سر و هر چیزی که یک مرد واقعی نباید داشته باشد

خصوصیات دیگری هم دارند:

دروغگویی با وجودشان عجین است

به یکدیگر حسودی می کنند

در مقابل زنان به شدت ذلیلند و اشتباهگر


می گویید تصادفی است

خیر

پس چرا زنان اینطور نیستند

آیا اگر قرار است این سریالها بازتاب جامعه ما باشد؛ آیا زنان ما چنین مشکلاتی ندارند؟ و آیا مرد سالم در جامعه وجود ندارد؟


زنان سریال همگی عاقل هستند

و فهمیده

و دور اندیش

اهل پس انداز

از دروغ بدشان می آید

و به شدت وفادار هستند



خلاصه در این سریالها سعادت و پیروزمندی یک مرد در این است که به حرف یک زن گوش کند

زیرا عرضه مدیریت خانواده را دارند



شما این قوانین نانوشته کارگردانان و داستان نویسان ایران را دنبال کنید تا ببینید همه محصولات ایشان به طرز شگفت انگیزی فمنیستی است.



می فرمایید طنز است. سخت نگیر. عرض می کنم اولا با همین طنز افکار جوانان ما را منقلب می کنند. ثانیا طنز این همه تکنیک دارد اینها فقط چسبیده اند به شخصیت سازی بی عرضه گی!؟

آیا نمی توان یک داستان طنز نوشت و یک سریال طنز تولید کرد در مورد مرد جوان سالم درستکاری که هر روز در محل کارش با اتفاقات مختلفی روبرو می شود؟ مگر خود ما در محل کار این همه می خندیم همواره به یک بی عرضه می خندیم؟


و همچنین جایزه دارید اگر یک مرد موفق و سالم و نمونه در این فیلمها و سریالهای صدا و سیما (که داستانش را هم خودشان نوشته باشند نه اینکه مانندحضرت یوسف از قرآن کریم برداشته باشند) پیدا کنید

و همچنین جایزه دارید اگر یک زن بدکردار، قاتل، دزد، خیانتکار، بی عرضه، خنگ یا منفور پیدا کنید (که البته خودش ذاتا این صفات رذیله را داشته باشد نه اینکه مظلوم باشد و یک مرد او را بدبخت کرده باشد)


آه از عجولی انسانها وقتی یک تفکر جدید را می بینند

دروغ و شایعه:


[Forwarded from پایگاه شهید قدسی]
❌کشیده محکم آمریکا به ایران !!

❌ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ مشهور و با اهمیت و پر تیراژ ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎﯾﯽ «کوریره دلا سرا » Corrire della sera نوشت :

💥ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎیی ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ " ۱۰ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﺤﺮﯾﻢ !! آن هم ﺑﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﺍﻭﺑﺎﻣﺎ

❌این روزنامه نوشت : ﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﺍﺳﺘﮕﺮﺍﯼ ﺣﺎﻣﯽ ﻏﺮﺏ آقای حسن ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺳﺘﺮﺍﺗﮋیک ﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ سال های ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﻭﻟﺘﻬﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﻓﺸﺎﺭ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﻓﻘﺎﺗﯽ
ﺑﺮﺳﻨﺪ

❌ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮﺍﻓﻖ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﻻ ﺭﺍﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﻟﺖ حسن ﺭﻭﺣﺎﻧﯽﻓﺮﯾﺐ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﮐﯿﺶ ﻭ ﻣﺎﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ است .

❌ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺑﯽ ﮐﻔﺎﯾﺘﯽ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺳﺨﺖ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ !!

❌ﻧﺎﺩﯾﺪه ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻫﺸﺪﺍﺭﻫﺎﯼ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﻭ ﺭﻫﺒﺮ تیزهوش ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍعتماﺩ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﻪ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﺪ ﺩﺭﮔﺬشته ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭﻓﺮﯾﺐ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۸۲ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﺮﯾﺒﯽ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺩﺭﺱ ﻋﺒﺮﺗﯽ ﻧﺸﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺩ ؛ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻭﺣﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﻫﻢ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ .

💥خوانندگان عزیز مطالب بالا را هفته نامه نه دی یا روزنامه وطن امروز یا کیهان مکتوب نکرده، بلکه تحلیل کارشناسان یک روزنامه اروپایی مهم است که اکثر سیاستمداران اروپایی در آن قلم میزنند .

@shahidgodsi



پاسخ:


متاسفم برای پایگاه شهید قدسی ( که نمی دانم کجاست) به خاطر این دروغهایی که تحویل مردم می دهد !

تمام مطالب فوق کذب است

و روزنامه معروف و قدیمی شهر میلان : Corriere della Sera  ( که نامش هم صحیح نوشته نشده بود) هرگز مقاله یا خبری درباره این موضوع ننوشته است.

من تمام وبسایت این روزنامه و بسیاری از سایتهای اینترنتی را جستجو کردم
و به هر دو زبان ایتالیایی و انگلیسی انواع کلمات کلیدی و غیر کلیدی موجود در خبر را سرچ کردم
و تمام اخبار چند روز گذشته این روزنامه را مرور کردم
تا اینکه یقین کردم مطلب فوق ساختگی و نسبت فوق دروغی بیش نیست

هرچند از محتوای متن هم ساختگی بودن آن را حدس قریب به یقین زده بودم.
آخر کدام روزنامه ایتالیایی این گونه سخن می گوید:

" کشیده محکم امریکا به ایران  "
" فریب دولت ایران "
" کیش و مات شدن روحانی  "
" مرﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺑﯽ ﮐﻔﺎﯾﺘﯽ ﺩﻭﻟﺖ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺳﺨﺖ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ "
" ﻧﺎﺩﯾﺪه ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻫﺸﺪﺍﺭﻫﺎﯼ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ ﻭ ﺭﻫﺒﺮ تیزهوش ﺍﯾﺮﺍن "

این یکی نشان از بصیرت روزنامه ایتالیایی داره واقعا:
" این فریب ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ روحانی را ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮﺩ ؛ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ او ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﻫﻢ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ "

خداوکیلی این نوشته یک دلواپس نیست؟

آخر متن هم نوشته:
"خوانندگان عزیز مطالب بالا را هفته نامه نه دی یا روزنامه وطن امروز یا کیهان مکتوب نکرده، بلکه تحلیل کارشناسان یک روزنامه اروپایی مهم است که اکثر سیاستمداران اروپایی در آن قلم میزنند"

متاسفم برای ملتی که پول بیت المال و پایگاه بسیج  را به جای صرف در راه اسلام و مملکت برای کاسبی خود خرج می کنند
و چنین وقیحانه دروغ پردازی می کنند.



لینک وبسایت اصلی روزنامه:
http://www.corriere.it/

لینک وبسایت انگلیسی:
http://www.corriere.it/english/

عضو هیئت علمی دانشگاه قم در گفتگو با شبستان پاسخ داد:
اگر خدا رزاق است چرا برخی کودکان از گرسنگی می‌میرند؟
خبرگزاری شبستان: تفاوت لازمه خلقت است تا خدا مردم را در انجام وظیفه‌شان امتحان کند. اما امتحانی که می‌گیرد یکسان نیست یعنی انسان‌ها را در شرایط مختلف و به شیوه‌های متفاوت می‌آزماید.

خبرگزاری شبستان: "نباید فراموش کرد دنیا محل گذر است نه ماندن. سختی و آسانی آن به سرعت می گذرد و همه فراموش می شود؛ لذت ها، مریضی ها، شادی ها و غم ها از بین می رود. آن چه می ماند آن مساله سرمایه بزرگ و هدایت است. گاه به فردی می گوییم فقیر که هیچ بهره مالی ندارد، اگر این فرد مثلا در گروه تکفیری ها فعالیت می کرد و ثروت دنیا را در اختیار داشت، باز هم غنی خوانده می شد یا به لحاظ فقر معنوی که داشت، فقیر محسوب می شد؟!" این جملات بخشی از سخنان عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در تشریح چرایی خصوص مساله رزق و گرسنه ماندن عده ای از انسان ها گفتگویی انجام داده ایم؛ گفتگوی ما را با این کارشناس علوم قرآن و حدیث می خوانید:
 

در متون دینی ما وارد شده است که خداوند متعال روزی دهنده است و این مطلب به صراحت با اسم و صفت "رازق" در منابع ما بیان شده است؛ با این وجود اگر پروردگار روزی دهنده است چرا عده ای از بندگان گرسنه می مانند یا حتی مشاهده می کنیم در برخی از کشورها انسان هایی از شدت گرسنگی دچار بیماری یا مرگ می شوند؟ این مطلب چگونه با رزاقیت خداوند سنخیت پیدا می کند؟
برای روشن شدن این موضوع باید به چند نکته اشاره شود؛

مطلب اول آن که خدا رزاق است همان طور که شافی و هادی است اما چرا عده ای بیمارند و عده ای از در اثر بیماری از دنیا می روند؟ لذا تمام بحث هایی که در خصوص رزق می شود، اینجا هم می توان به آن پرداخت.
دوم آنکه رزق تنها مادی نیست و رزق معنوی هم رزق است. لذا در روایات وارد شده فردی خدمت امام صادق (ع) اظهار فقر کرد و امام (ع) به او فرمودند: تو سرمایه بسیاری داری و خودت نمی دانی و اشاره کردند به سرمایه معنوی و فرمودند تو وقتی بر راه هدایتی هستی و گمراه نیستی این سرمایه بزرگی است که در اختیار داری.
نباید فراموش کرد دنیا محل گذر است نه ماندن. سختی و آسانی آن به سرعت می گذرد و همه فراموش می شود؛ لذت ها، مریضی ها، شادی ها و غم ها از بین می رود. آن چه می ماند آن مساله سرمایه بزرگ و هدایت است. گاه به فردی می گوییم فقیر که هیچ بهره مالی ندارد، اگر این فرد مثلا در گروه تکفیری ها فعالیت می کرد و ثروت دنیا را در اختیار داشت، باز هم غنی خوانده می شد یا به لحاظ فقر معنوی که داشت، فقیر محسوب می شد؟!
لذا رزق تنها امور مادی نیست و در مادیت هم تنها کمیّت نیست.
سوم دقت کنید خدا رزاق است یعنی رزق را می دهد این که آیا من آن را می گیرم یا خیر نکته دیگری است. مثلا من به کسی می گویم تشنه ام در حالی که لیوان دستم است و آن فرد لیوان را پر از آب می کند. در اینجا من می توانم بخورم یا می توانم این آب را بریزم. اما اگر این آب ریخته شد، چه کسی مقصر است؟ قطعا من خودم مقصرم. بحث خیلی ساده است یعنی اسراف گاه باعث از دست دادن رزق و روزی می شود.
چهارم تفاوت بین مردم اعم از چاقی و لاغری، شهری و غیرشهری، کوتاهی و بلندی قد، کندی و زرنگی و ... وجود دارد و این جزو سنت های خلقت است و این موارد نیز جزو رزق های الهی است. در واقع تفاوت لازمه خلقت است و علت آن این است که که خدا مردم را در انجام وظیفه شان امتحان کند. اما نکته مهم این است خدا امتحانی که می گیرد یکسان نیست حتی از یک انسان در دو حالت مختلف امتحان یکسان نمی گیرد. مثلا در شب قدر عبادت بیشتری می طلبد تا در شب های عادی یا آن که پول بیشتری دارد انفاق بیشتری را از او می طلبد لذا این ظلم نیست، چون امتحان ها یکسان نیست.
پنجم خدا اختیار را از انسان ها نگرفته و نمی گیرد لذا دست ستمگران را هم نمی بندد برای این که آن هم به اختیار خود ستم کرده و اراده خود را در دنیا عملی کند اگر خدا می خواست اختیار آدم ها را سلب کند، سلب اختیار از شمر و ابن ملجم و قاتلان اسراییلی می شد.
گاه باب رزق را خدا نمی بندد و ظالم می بندد. در روایات وارد شده کسی آمد خدمت امام صادق (ع) و گفت مگر آیه نداریم که تؤتی الملک من تشاء... امام (ع) فرمودند: بلی. گفت: پس سلطنت بنی امیه چیست؟ امام (ع) فرمودند: اگر کسی لباس تو را بدزدد این لباس را خدا به او داده یا دزدیده؟
به عبارت دیگر هر کس هر چه در اختیار داشت دلیل نمی شود که خدا به او داده است. لذا خدا از قدرت خلع نشده و همیشه "لایمکن الفرار من حکومتک" است، اما همان خدا اختیار به انسان ها داده است.
ششم اگر ما به دلایلی خودمان رزقمان را محدود کنیم مانند اسراف، تنبلی، گناه، نادانی و ... مقصر خود هستیم. ما وظیفه داریم راه های حلال بهتری را همواره برای کسب رزق پیدا کنیم، اگر پیدا نکردیم خدا مقصر نیست.
هفتم در هر صورت وقتی رزق محدود شد علت خاص آن کدام یک از اینهاست آیا امتحان خداست یا ظلم یک ظالم یا گناه خود ما این را نمی دانیم. علت کار خاص هر کس را امام زمان (عج) می داند که لوح تقدیر ما را می داند و در شب قدر به ایشان عرضه می شود. او می داند هر کسی هر مورد خاصی چه مقدار خدا روزی به او مادی و معنوی داده و چه مقدار خود، راه را بست یا ظالمی بسته که باید او هم بابت ظلم خود جواب پس دهد.
هشتم آن که اگر ظالمی گناه کرد، قضای خدا هست اما رضای خدا همیشه نیست؛ قضای خدا یعنی همان سلطه و حکومت خدا که همیشه دایر است و از بین نمی رود اما هیچ گاه قضای خدا رضای او نیست مانند بچه ای که گرسنه می ماند و این مورد پسند او نیست.
 

آیا ممکن است دلیل دیگری بر این مطلب یافت یعنی این عدم وصول رزق به بندگان علل دیگری داشته باشد؟
بر فرض این عدم رزق و گرسنگی آن بچه هیچ دلیل دیگری ندارد، غیر از خواست خدا، یعنی بدترین حالت را فرض بگیریم، ما چون یقین داریم که خدا ظلم نمی کند، این گرسنگی دنیای موقت را ذخیره می کند برای روز قیامت و حیات دائمی و روزی که بیشتر از فرد دارا به او دهد. به عنوان مثال بین مدارس ایران، مدارس مناطق محروم یا شهرستان ها کمتر از نظر درسی پیشرفت می کنند، این با مدارس شهرها اصلا قابل مقایسه نیست. در این صورت برای ایام کنکور امتیازی برای شهرستانی ها در نظر می گیرند. این برای بشری است که می خواهد مقداری به عدالت عمل کند اما یقین داریم خدا ظلم نمی کند اینجا هم جای ماندن نیست، اگر بر فرض به اینجا رسید که این اراده خداست که این آدم رزق او کمتر شود، مطمئنا جای دیگر جبران می کند.
پایان پیام/
منبع:
http://www.shabestan.ir/detail/News/387326

اشکال:



مادرم می گفت:
شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است
نمازش ترک نمی شود
زیارت عاشورا می خواند
روزه می گیرد
مسجد می رود
خیلی پسر با خداییست

لحظه ایی دلم گرفت....!
در دل فریاد زدم،
باور کنید من هم ایمان دارم
نماز نمی خوانم
ولی لبخند روی لبهای مادرم، خدا را به یادم می آورد.
دست های پینه بسته پدرم را دست های خدا می‌بینم
زیارت عاشورا نمی خوانم
ولی گریه یتیمی، در دلم عاشورا بر پا می‌کند
به صندوق صدقه پول نمی اندازم
ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را می‌خرم که هیچوقت آن را نمی خوانم
مسجد من خانه مادر بزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد می‌شود
خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غم ها تنهایم نمی گذارد...

برای من تولد هر نوزادی تولد خداست و هر بوسه عاشقانه ای تجلی او

مادرم...
خدای من و همسایه یکی است
فقط من جور دیگری او را می‌شناسم و به او ایمان دارم
خدای من، دوست انسانهاست، نه پادشاه آنها....

#فریدن_فرخزاد



پاسخ:


اتفاقا این ایمان شما خیلی چیز خطرناکی است
چون کاملا مطابق مذاق! شما و بر اساس رفاه! و آسودگی شما طراحی شده است!
که هیچ تکلیفی به عهده شما نگذارد؛
جز آن کارهای اجتماعی که همه پسند است و زحمت چندانی هم ندارد
کارهایی مثل کمک به یتیم و رسیدگی به پدر و مادر و ... که وجدانت را آرام می کند
تا ازخودت نپرسی چرا من هیچ تکلیف و مسئولیتی در قبال خدا (خود خداوند به طور مستقیم)! ندارم

این ایمان چیز خطرناکی است
چون خودت تعریفش کرده ای
و کارهای خوب را در آن محدود کرده ای
و کارهای بد را نیز خودت تعریف کرده ای
اگر خودت هم آدم خوبی باشی، آیندگان بعد از تو می توانند بر اساس هوای نفسشان، لیست کارهای خوب و بد را بدون توجه به نظرات خالق جهان، دست کاری کنند و مثلا همجنس بازی را از لیست کارهای بد حذف کنند و حمله به کشورها را برای نجات آنها از دست شاهشان، به کارهای خوب اضافه کنند و همینطور تجویز کنند و بدوزند و ببافند و دین سازی کنند و ....

این ایمان خیلی چیز خطرناکی است
چون ایمان را در مقتضیات زمان و خواسته های بشر در زمانه جاری خلاصه می کند
اگر بشریت در وضعیت فمنیسم باشد، چنان زنان را با کار بیرون از خانه تشویق می کند که خود زنان نهضت بازگشت به خانه راه می اندازند و می گویند بسه.
اگر بشریت در وضعیتی باشد که مردم جهان از جنگ خسته شده باشند، تریپ صلح و دوستی می گذارد.
اگر بشریت دنبال جنگ باشد، جنگ را کاملا دینی جلوه می دهد (چنانچه در جنگهای صلیبی دیدیم)
اگر بشریت دنبال خوابیدن کنار ساحل و خوردن لیمونات باشد، نماز و روزه را حذف می کند و می گوید دلت پاک باشه
اگر بشریت دنبال سفرهای توریستی دبی و آنتالیا باشد، حج را به تمسخر می کشد
اگر بشریت به دنبال نژاد پرستی باشد، همین دینها را منحصر در نژادها می کند
و خلاصه دین را به آنچیزی تبدیل می کند و بشر در آن عصر دلش می خواهد.

نمی دانم چرا عده ای به زور می خواهند سرقفلی دین را از قران و پیامبر (و در حقیقت از خود خداوند) بگیرند و به نام خودشان بزنند
و لیست خوبیها و بدیها ارائه کنند

نمی دانم چرا عده ای فکر می کنند اگر بخواهی به یتیم کمک کنی باید مسجد را ترک کنی!
اگر می خواهی به پدر و مادرت محبت کنی باید حتما قبلش زیارت عاشورا را رها کنی!

نمی دانم چرا بعضی چهار تا کار خوب مانند "کمک به فقرا" و "رد کردن پیرزنها از خیابان" را نخ نما کرده اند و هر جا کارهای خیر مومنین را می بینند همان کارهای کلیشه ای را مطرح می کنند و واجبات دین را تعطیل می کنند!

تمام پیامبران در طول تاریخ آمده اند تا نماز را بر پای دارند
و همه ادیان جهان در تاریخ، آیین عبادی و نماز و روزه دارند
حالا این ایمان تو که در آن "نگاه کردن به مادر"، جایگزین نماز شده است از کدام آسمان نازل شده است و چه ارتباطی به خداوند خالق ما دارد نمی دانم. آیا تو خودت پیامبری؟ آیا مطمئنی که خدا نگاه به مادرت را بدون نماز از تو می پذیرد؟ آیا مطمئنی که فردا روزی نگاه به دوست دخترت را هم جایگزینی زیبا برای نگاه به مادرت نمی کنی؟
این چه انسانیتی است که دم از آن می زنی ولی هییییییچ کاری با خدا نداری؟
این چه انسانی است که ادعا می کند روابطش را با انسانهای دیگر اصلاح می کند ولی رابطه اش را با خدا قطع کرده و قرآن را که قطعا سخن خداست (وگر نبود سوره ای مانند آن می توانست بیاورد) انکار می کند؟

متن شایعه:

اسلامی ترین کشور دنیا کجاست ؟
نتایج تحقیق دکتر حسین عسگری و خانم دکتر شهرزاد رحمان از اساتید دانشکده علوم تهران با عنوان "کشورهای اسلامی چقدر اسلامی هستند؟ " خیلی جالب است
متغیر های بکار رفته در این تحقیق در ابعاد حقوق سیاسى، اقتصادی و زیست محیطی بر اساس قرآن و سنت پیامبر اسلام بوده است و جمعا ١١٣ شاخص مورد بررسى قرار گرفتند. مثلا در بعد اقتصاد، شاخص سلامت و عدم فساد و ربا و بهره پول و در بعد اجتماعى، شاخص آزادى مدنى، امر به معروف و نهی از منکر، صاحبان قدرت و رعایت حقوق زنان و در بعد زیست محیطی شاخص میزان آلوده کردن محیط زیست، توجه به بهبود کیفیت زندگی و ...
نتیجه:
اسلامی ترین کشور دنیا:رتبه  اول"نیوزیلند" رتبه دوم لوکزامبورگ، رتبه سوم کشورهای شبه جزیره اسکاندیناوی (دانمارک-سوئد-نروژ-فنلاند)
جالب اینکه تا رتبه ٣٧ هیچ کشور اسلامى وجود نداره!! بعد از اون رتبه ٣٨ مالزی اولین کشور اسلامی در این پژوهش است,
و جالب تر از همه اینجاست که کشور ایران از این جهت دارای رتبه ١٦٣ است!!!!!!!
یعنی مسلمانان در عمل نتوانستند به چیزهایی که ادعا کردند برسند، اما کشورهای غیرمذهبی که براساس حاکمیت قانون و اخلاق اداره می شوند، به نتایج خوبی رسیدند...
منبع: مجله ایران فردا



پاسخ:

لطفا این مطلب رو کپی نکنید
این مطلب شایعه و تحریفی بیش نیست.

نه همچین مقاله ای هست نه چنین تحقیقی (این طور که بیان شده)

موضوع چیز دیگری بوده و مقاله انگلیسی آن مطلبی دیگر



همین خبر واقعا تمسخرآمیز و تحریف شده در بسیییییاری از خبرگزاری ها و سایتهای رسمی خبری این مملکت هم گذاشته شد
بدون اینکه اندازه سر سوزنی در مورد صحت و سقمش تحقیق بشه

مگر ممکن است خبری که این همه خبرگزاری داخلی آن را ارائه کرده اند دروغ باشد؟
پاسخ: متاسفانه بله. و مخصوصا اگر خبری باشد که به مذاق مردم منطقی! و اهل تحقیق! ایران خوش بیاید همه خبرگزاریها برای درج آن از هم سبقت می گیرند.


این پاسخ رو در لینک زیر با دقت مطالعه کنید تا دریابید عمق دروغ را:
http://hosseiniyamin.epage.ir/fa/module.news_Page._TypeId.1_NewsId.10_Action.NewsBodyView.html

بسم الله الرحمن الرحیم

اشکالات شکلی:

    این دو بزرگوار اساتید دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا هستند .« http://hossein-askari.com/ »
     عنوان این مقاله که در سال 2010 در مجله « Global Economy Journal» به چاپ رسیده «An Economic IslamicityIndex » می باشد که به معنی شاخص اسلامی بودن اقتصاد است. نه عنوان"کشورهای اسلامی چقدر اسلامی هستند؟ "!!

    شاخص های بررسی شده در سه محور اصلی:
    ـ دستیابی به عدالت اقتصادی و رشد ثابت اقتصادی

    ۲ ـ شکوفایی در سطح وسیع اقتصاد و ایجاد اشتغال

    ۳ ـ تطابق میان فعالیت‌های مالی و اصول اسلامی اقتصاد

و در دوازده زیر شاخه اصلی:

    ـ دستیابی به عدالت اقتصادی و رشد ثابت اقتصادی

    ۲ ـ شکوفایی در سطح وسیع اقتصاد و ایجاد اشتغال

    ۳ ـ تطابق میان فعالیت‌های مالی و اصول اسلامی اقتصاد

    بنا بر ‌این سه هدف کلی، دوازده اصل فرعی اقتصاد اسلامی استخراج شده‌اند که عبارتند از:

    ۱ ـ برابری در آزادی و دستیابی به فرصت‌های اقتصادی

    ۲ ـ ایجاد عدالت در همه ابعاد اقتصادی و مدیریت اقتصادی

    ۳ ـ رفتار بهینه با کارگران و ایجاد شغل برای آن‌ها و ایجاد فرصت برابر برای اشتغال آن‌ها

    ۴ ـ آموزش سطح بالا و بودجه بالا برای آموزش به نسبت جی دی پی

    ۵ ـ ریشه کن کردن فقر و ایجاد حداقل‌های رفاهی برای افراد

    ۶ ـ توزیع برابر ثروت و درآمد در جامعه

    ۷ ـ ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی و زیرساخت‌های مربوط به آن‌ها

    ۸ ـ نرخ بالای پس انداز و سرمایه‌گذاری همانند بهبود استفاده از منابع ملی

    ۹ ـ درجه بالای استانداردهای اخلاقی، صداقت و اعتماد در بازار و سایر حوزه‌های اقتصادی

    ۱۰ ـ تطابق فعالیت‌های مالی بر اساس اصول اسلامی برای نمونه ریشه کن کردن دلالی و سفته بازی

    ۱۱ ـ تجارت بهتر و بالا بودن کمک‌های خارجی بشردوستانه

    ۱۲ ـ تطابق فعالیت‌های مالی بر پایه اصول اسلامی به خصوص در حوزه بهره و ربا

و هر کدام از این شاخه های اصلی شاخه های فرعی دارند که جمعا به 113 شاخص میرسد که در اصل مقاله موجود در پیوست قابل مشاهده است.

اولا این شاخص ها فقط در رابطه با اقتصاد است و محورهای دیگری چون مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسکوت گذاشته شده است

ثانیا همه این شاخص ها اسلامی نیست مانند برابری اقتصادی زن و مرد(آنچه در اسلام مد نظر است عدالت بین زن و مرد است که لزوما به معنای برابری نیست)

و ثالثا همه شاخص های اسلامی هم در این تحقیق دیده نشده است مانند تجارت اجناس حلال در اقتصاد اسلامی.

    شاخص های بررسی شده در این مقاله برای اسلامی بودن یا نبودن یک نظام اقتصادی بیشتر بر پایه اقتصاد لیبرال سرمایه داری غرب است تا اسلام! بنابراین بهتر است عنوان این مقاله را میزان غربی بودن اقتصاد کشورها گذاشت تا اسلامی بودن!



با توجه به متن مقاله مذکور رتبه نخست برای ایرلند است نه نیوزیلند و رتبه دوم برای دانمارک است نه لوکزامبورگ و رتبه سوم برای لوکزامبورگ است.
    مالزی به عنوان اولین کشور اسلامی رتبه 33 را دارد و نه 37


اشکالات ماهوی

یک: پاسخ های برون دینی

پاسخ های حلی

    حداقل برای اسلامی بودن یا نبودن یک نظام اقتصادی سه مولفه مهم می نماید:

الف- مبانی

ب- اهداف

ج- ابزارها و روشها

الف- در مبانی بین اقتصاد اسلامی و غیر اسلامی تفاوت بسیاری هست، در اقتصاد اسلامی مبنا توحید است و در اقتصاد غربی مبنا انسان خدایی(امانیسم) و نفی ارزشهای الهی

ب- هدف در اقتصاد اسلامی اصالت کمال انسانی با نگاه به آخرت و با راهبرد عدالت و در اقتصاد غربی اصالت لذت و رفاه

ج- در اقتصاد اسلامی هدف وسیله را توجیه نمیکند و تقدم فرهنگ بر اقتصاد مطرح میشود و تجارت حلال مد نظر بوده و سرمایه داری قارونی نفی میشود و در اقتصاد غربی تفکر ماکیاولیستی (هدف وسیله را توجیه میکند ) حاکم بوده و رشد اقتصادی از هر راه ممکن پیشنهاد میشود و البته حداقلی کردن بهره بانکی هم نه به خاطر عدالت اقتصادی و نه حرمت آن بلکه برای رشد اقتصادی جامعه از راه هدایت سرمایه به بازار تولید راهکار قرار میگیرد.

    عوامل رشد و سلامت اقتصادی در دو دسته جایگزین میشوند:

الف- عوامل مثبت مانند بازدهی بالای نیروی کار، نظم، بهره بانکی پایین و...

ب- عوامل منفی مانند:

دزدی ثروت بقیه کشورها به صورت آشکار(استعمار کهنه) یا پنهان(استعمار نو و فرانو)
    دزدی پنهان مغزهای کشورها ی مختلف
    ایجاد بازار مصرف در داخل و خارج کشور با ابزار رسانه
    ایجاد جنگ و فروش اسلحه برای برخی کشورها
    سوء استفاده از ارز مرجع بودن دلار برای ایالات متحده
    قاچاق زنان و اسلحه و...
    استفاده از انواع راهکارهای به اصطلاح قانونی چون حق وتو و تحریم کشورها و...

    مقایسه کشورها در بررسی های آماری باید منصفانه باشد و همه عوامل و موانع داخلی و خارجی مورد لحاظ قرار گیرد مانند تحریم، جنگ و... و همچنین تجربه کشورها کشوری مانند ما با تجربه سی و شش سال و کشورهایی که بیش از دویست سال است با تئوری واحد پیش میروند. و البته اضافه کنید وادادگی ها و عدم تدبیر و خیانتها را در روران ستمشاهی

پاسخ های نقضی

    تزلزل پایه های اقتصادی غرب واضح تر از این است که مورد انکار قرار بگیرد که نماد آن هم در جنبش والستریت و بحران اقتصادی بسیاری از کشورهای غربی و طرح ریاضت اقتصادی و... قابل مشاهده است.
    ضمن اینکه اقتصاد تنها عامل در آسایش نبوده و البته آسایش به معنی آرامش و رضایت از زندگی نیست، و برای نتیجه گیری صحیح باید همه مسائل را مورد بررسی قرار داد.

پاسخ های درون دینی

    قالَ  امام جواد علیه السلام : الاْ دَبُ عِنْدَالنّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لاغَیْرُ، وَ هذا لایُعْتَدُّ بِهِ مالَمْ یُوصَلْ بِها إ لی رِضَااللّهِ سُبْحانَهُ، وَالْجَنَّهِ، وَالاْ دَبُ هُوَ اءدَبُ الشَّریعَهِ، فَتَاءدَّبُوا بِها تَکُونُوا اءُدَباءَ حَقّا.

فرمود: مفهوم و معنای ادب از نظر مردم ، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامی که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند.

    وفی روایه إن رجلا من المنافقین قال لابی الحسن الثانی علیه السلام : إن من شیعتکم قوما یشربون الخمر علی الطریق ، فقال : الحمد لله الذی جعلهم علی الطریق فلا یزیغون عنه .
    واعترضه آخر فقال : إن من شیعتک من یشرب النبیذ فقال علیه السلام : قد کان اصحاب رسول الله صلی الله علیه وآله یشربون النبیذ ، فقال الرجل : مااعنی ماء العسل وإنما اعنی الخمر .
    قال : فعرق وجهه ، ثم قال : الله اکرم من ان یجمع فی قلب المومن بین رسیس ( 3 ) الخمر وحبنا اهل البیت ، ثم صبر هنیئه وقال : فان فعلها المنکوب منهم فانه یجد ربا رووفا ونبیا عطوفا وإماما له علی الحوض عروفا وساده له بالشفاعه وقوفا ، وتجد انت روحک فی برهوت ملوفا مشارق الانوار : 246

 چند نفر از ولایت‌ندارها نزد امام رضا(ع) آمدند و گفتند ما دیده‌ایم بعضی از شیعیان شما که ولایت‌مدار هستند، علنی در راه عرق می‌خورند. امام رضا(ع) فرمودند: الحمدلله که آنها در راه هستند، و این خوب است! گفتند نه آقا! منظورمان این است که در راه یعنی در مسیر عبور و مرور دیگران و به صورت علنی، عرق می‌خورند! حضرت به تعبیری گفتند: خُب عرق نعنا که اشکال ندارد! (حضرت به معنای دیگری که برای کلمۀ «نبیذ» وجود دارد، اشاره کردند و به این صورت خواستند با اغماض از کنار این موضوع بگذرند) آنها گفتند: نه! عرق یعنی مُسکر می‌خورند. آقا فرمودند: ولایت‌مدار عرق نمی‌خورد؛ و بر فرض اگر یک فرد ولایت‌مدار هم عرق بخورد، روز قیامت یک خدای مهربان، یک پیامبر رئوف و امام شفیع دارد که دست او را می‌گیرد و نجاتش می‌دهد. اما شما چه کسی را دارید؟



عبدالله بن ابی یعفور قال: «قلت لابی عبدالله (ع): انی اخالط الناس فیکثر عجبی من اقوام لا یتولَّونکم و یتولَّون فلاناً و فلاناً؛، لهم امانه و صدق و وفاء؛ و اقوام یتولَّونکم لیست لهم تلک الامانه و لا الوفاء و لا الصدق؛ قال: فاستوی ابوعبدالله جالسا فاقبل علی کالغضبان ثم قال: لا دین لمن دان اللَّه بولایه امام جائر لیس من اللَّه؛ و لا عتب علی من دان اللَّه بولایه امام عادل من اللَّه؛ قلت: لا دین لاولئک و لا عتب علی هولاء؟ قال: نعم لا دین لاولئک و لا عتب علی هولاء! ثم قال الا تسمع لقول اللَّه عز و جل “اللَّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ” یعنی من ظلمات الذنوب إلی نور التوبه و المغفره، لولایتهم کلَّ امام عادل من اللَّه عز و جل؛ و قال: “وَ الَّذِینَ کفَرُوا اَوْلِیاوُهُمُ الطَّاغُوتُ یخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ” إنما عنی بهذا انهم کانوا علی نور الإسلام، فلمّا ان تولّوا کلّ إمام جائر لیس من اللَّه عزّ و جلّ، خرجوا بولایتهم من نور الإسلام إلی ظلمات الکفر؛ فاوجب اللَّه لهم النار مع الکفار؛ “فاولئک اصحاب النّار هم فیها خالدون». کلینی، محمد، اصول کافی، ج ۱. ص ۳۷۵



شخصی به امام صادق (ع) عرض کرد«من در معاشرتم با مردم به شگفتی افتاده ام، چون کسانی را می بینم که فلان و فلان را به سرپرستی برگزیده اند، اما راستگو، وفادار به عهد و پیمان و امانتدارند؛ و از آن سو هم مردمانی را می بینم که شما را به ولایت و سرپرستی برگزیده اند، اما مثل آنان راستگویی، عهد شناسی و امانتدار نیستند…». آنگاه امام صادق (ع) در تحلیلی استراتژیک، مساله عمق و سطح را مطرح می کنند؛ کسانی که ولیّ امرشان الهی است، و عمق استراتژیک شان آباد و نورانی است، خداوند سطح شان را نیز از ظلمت به در می آورد: «اللَّهُ وَلِی الَّذِینَ آمَنُوا یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّور»[۶] و کسانی که در عمق استراتژیک (حوزه ولیّ امر) دچار طاغوت شده اند، این طاغوت ها، در نهایت، سطح نورانی آنان را نیز به ظلمت می آلایند و دچار ظلمت در عمق و سطح، خواهند شد: «وَ الَّذِینَ کفَرُوا اَوْلِیائُهُمُ الطَّاغُوتُ یخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمات». البته تاکید شدید می شود که معنای این عقل، به هیچ وجه، ذهن و قدرت اندیشیدن یا مُدرک کلیات نیست.

امیرالمومنین علیه السلام: الْعُقُولُ اَئِمَّهُ الْاَفْکارِ وَ الْاَفْکارُ اَئِمَّهُ الْقُلُوبِ وَ الْقُلُوبُ اَئِمَّهُ الْحَوَاسِّ وَ الْحَوَاسُّ اَئِمَّهُ الْاَعْضَاءِ

عقل ها، ائمه فکرها هستند، و افکار، ائمه دل ها هستند، و دل ها ائمه حسّ ها هستند، و حسّ ها، ائمه اعضا.

امامت و رهبری در بدن با عقل است و نه فکر!!

 

تمثیلی برای تبیین حدیث

بدن انسان مثل بدنه ماشینیی است که امکان قرار گرفتن سایر ابعاد شخصیت انسان بر آن را فراهم می کند و حرکت به کمک آن ممکن است. حواس انسان، شبیه سامانه انتقال پیام نیاز به نیرو در ماشین است و قلب انسان، کانون حب و بغض و کشش و رانشی است که نقش موتور محرکه را در ماشین به عهده گرفته است و انگیزه حرکت و سکون و فریاد و سکوت انسان را تولید می کند. فکر با اندیشیدن، گزاره های صادق و کاذب را به ما نشان می دهد، کاری که در طراحی ماشین، به عهده چراغ ماشین نهاده شده است، تا در تاریکی، راه هموار و ناهموار و خطرات مسیر را بنماید

نقش عقل در مثال ما چیزی فراتر از حوزه اختصاصی ماشین است. از این جهت، از منظر ما، نام خودرو، نام نامناسبی برای ماشین است. و تفاوت انسان که خودرو است با ماشین که خودنرو است، در همین عنصر «عقل» است. در حقیقت عقل نقش راننده ماشین را بر عهده دارد و با شناخت دقیق نقاط قوت و ضعف بدنه و موتور و چراغ ماشین، باعث مدیریت زیرمجموعه خود؛ یعنی فکر، قلب و بدن برای تحقق حرکت متناسب به سمت مقصد می شود.

حال مقایسه کنید:

ماشینی را که قطعات و بدنه آن بسیار عالی است و موتور بسیار خوبی داشته و چراغ های بسیار قوی و و حتی رادار و... هم دارد اما راننده آن به سمت دره ماشین را حرکت داده است. و اگرچه خیلی راحت است و با سرعت و شتاب بالا اما هر لحظه به ظلمت نزدیکتر میشود.

ماشینی که همه جای آن صدا میدهد و موتورش مشکل دارد و چراغها هم خراب است اما راننده آن را به سمت مشهد میراند البته هر یک متر که حرکت میکند ماشین خراب میشود اما همین یک متر را به سمت نور حرکت کرده و قطعا از ظلمات به سمت نور میرود.

دنیای غرب اگرچه اقتصادش (جسم) بهتر از ما باشد اما قطعا دارد به سوی ظلمت حرکت میکند.

ما را چه شده است که معیارهای اسلامی بودن را در چهار تا اخلاق قانونی خلاصه می کنیم؟
ما را چه شده است که برای یک چیز در معیارهای اسلامی بودن هیچ نقشی قائل نیستیم و اصولا اجاره نمی دهیم درباره آن حرف شده شود! و آن چیز """ الله """  است!
والسلام


فرض کنید شما یک فایل تصویری دارید و می خواهید

·         تصاویر مشابه آن را پیدا کنید

·         سایتهایی که آن تصویر را در خود دارند ببینید

·         سایزهای دیگر آن را پیدا کنید

در این موارد "جستجوی برعکس تصویر" به شما کمک می کند. خصوصا وقتی می خواهید منبع یک عکس را در اینترنت پیدا کنید مثلا وقتی عکی فردی را دارید و نامش را نمی دانید یا یک عکس خبری دارید ولی خبر آن را نمی دانید و شایعاتی در موردآان شنیده اید.

راههای جستجوی برعکس تصویر:

·         Upload:

در صفحه image.google.com که هنگام جستجوی تصاویر مورد استفاده قرار می گیرد، آیکون camera را در کادر جستجو پیدا کنید و بزنید و سپس تصویر خود را آپلود کنید.

·         Drag & drop:

در chrome و Firefox نسخه 4 به بعد می توانید فایل خود را بکشید و درون کادر جستجو در صفحه image.google .com رها کنید.

·         استفاده از url:

روی عکس راست کلیک کنید و copy image url را انتخاب کنید و در صفحه image.google.com آیکون camera را بزنید و paste image url را برگزینید

·         کلیک راست (chrome & firefox):

در کروم کافی است روی عکس کلیک کنید و Search by Image extension را انتخاب کنید. در گوشی نیز می توانید در برنامه chrome با نگه داشتن روی عکس گزینه  Search Google for this image را پیدا کنید.

در firefox باید add one به نام Search by Image extension  را نصب کنید و سپس می توانید گزینه Search Google with this image. را در هر راست کلیک روی عکس ببینید.

منبع: https://support.google.com/websearch/answer/1325808?hl=en

متن شبهه


{

تو عزادار حسینی
من عزادار افکار پوسیده تو

81 میلیارد تومان فقط در یک شب، هزینه ی شام هیئات میشود.

ما بعد از خوردن این نذریهای میلیاردی
 آرزوی شفاعت بیمارانی را میکنیم که بدلیل نداشتن هزینه درمان آرزوی مرگ می کنند...

التماس تفکر

}


پاسخ 1:


تو روشنفکر نمای دروغ پرداز

چقدر از فقیران شهر تو، پای این سفره های نذری سیر میشوند

و چقدر از بیماران نیازمند شهر تو به بیمارستان های خیریه ای که همین هیئتی ها ساخته اند میروند

وگرنه روشنفکرها که هنگام سفرهای تفریحی کیش و دوبی و آنتالیا که فکر فقیران و بیماران نیستید

 موقع خرید لباس برند و لوازم آرایش ، خوشگذرانی و هزینه آرایش و جراحی زیبایی، که اصلا شهر تو فقیر و بیمار ندارد

فقیر و بیمار فقط زمانی به درد می خورد که پشت پنجره ژست روشنفکری بگیری، بخار قهوه ات را نگاه کنی و فکر کنی چگونه از فقیران استفاده ابزاری کنم؟ عدد 81 ای بسازی و چیزی بنویسی که بیشتر لایک بخورد

ولی در همان چند خط نوشته ات سوادت هم معلوم میشود : بیمار "شفاعت" نمیگیرد، "شفا" میگیرد

التماس صداقت، معرفت و سواد


پاسخ 2:

شام هیئت چیزی است که ذره ای در آن اسراف نمی شود؛ بلکه اگر کسی در هیئت شام نخورد قطعا در خانه اش می خورد. تازه وقتی شام در هیئت تهیه شود از نظر مالی، مواد اولیه و نیروی انسانی بسیار به صرفه تر از آن است که هر کس در خانه اش تهیه کند زیرا نوعی تعاونی شکل گرفته است. تازه شام امام حسین را به خاطر برکت آن همه سعی می کنند دور نریزند. پس گویی مردم دست به دست هم داده اند و تا با هم شام بخورند؛ شما چه مشکلی داری؟ به عبارت دیگر اگر شام هیئت را کلا حذف کنیم و هر کس در خانه اش شام بخورد پولی برای بیماران اضافه نمی آید.
لذا اگر کاملا سکولار هم به ماجرا نگاه کنیم: عده ای از مرفهین و متوسطین و فقیران دور هم جمع شده و با تشکیل یک تعاونی فرهنگی شامشان را به اشتراک گذاشته اند. آن هم در مجلسی که نتیجه های خیریه فراوانی از آن نشات می گیرد: چقدر از صندوق های قرض الحسنه فعلی، بنیادهای خیریه، یتیم خانه ها، بیمارسانها، درمانگاهها و جمع آوری پول برای فقرا و جهیزیه و کارتون خوابها و معتادین و ... (که این چیزها را با چشمانمان دیده ایم) در همین هیئتها شکل گرفته است؛ یعنی یک فستیوال که تولید کننده فهالیتهای خیریه است.

حال اگر به دید دینی نگاه کنیم و ثواب اخروی، تاثیر فرهنگی، صله رحم، اصلاح ارتباط بین مومنین، همبستگی فرهنگی، اجتماع صلح آمیز و .... را هم در نظر بگیریم که خیرات و برکات غیر قابل شمارش می گردد.


راستی 81 میلیارد تومان هزینه شام هیئات می شود؟ من فکر کردم فقط دینی اش ضعیف است نگو ریاضیش هم مشکل دارد. آن 1 میلیارد مرا کشته است. مثل این بوتیکهایی که چهاربرابر قیمت اتیکت می زنند: 125 هزار و 800 تومن. آن 800 تومن را گذاشته تا فکر کنیم دقیق محاسبه کرده. در هر صورت 100 برابر این هم هزینه شود چنانچه گفتیم فقط از این جیب به آن جیب شده بعلاوه کلی صرفه جویی و خیرات.


بماند که نویسنده این مطلب بسیار با فضا و اصطلاحات دین بیگانه و ناآشناست زیرا به جای "شفای بیماران" می گوید "شفاعت بیماران" که ترکیبی بی معنی است و چنین فردی شایسته نیست برای اصلاح جامعه نسخه بپیچد و متن بنویسد زیرا در الفبای دین بی سواد است و نسبت به نام هیئت آلرژی شخصی دارد و ما برای او هم دعا می کنیم مغزش شفا یابد و اندکی تفکر کند و منطقی رفتار نماید.

متن شایعه:

{
شیخ طوسی در الاحتجاج میگوید:
در زیارت عاشورا و قسمت لعن پایانی آن (اللهم خص انت اول ظالم ... تا اخر )
لعن اول به قابیل بعنوان کسیکه اولین نفربود که قتل را پایه گذاری کرد!
لعن دوم به پی کننده شتر صالح بخاطر اینکه اولین کسی بود که معجزه الهی را از بین برد!
لعن سوم از آن قاتل حضرت یحیی بعنوان اولین کسیکه پیامبری راسر برید!
لعن چهارم به ابن مجلم به عنوان کسیکه اولین ولی خدا رو کشت!
لعن پنجم به یزید بعنوان کسیکه اولین ولی خدا را سر برید!

،، خواهشا "،، منتشر فرمایید تا برادران اهل سنت مان فکر نکنن ما به مقدسات انها توهین می نماییم، و شیطان صفتان ازین حربه جهت تفرقه افکنی استفاده نمایند،،،
}

پاسخ:
1- شیخ طوسی رحمه الله اصلا کتابی به نام احتجاج ندارند.

2- کتاب الاحتجاج مال مرحوم طبرسی رحمه الله است.

3- در کتاب الاحتجاج طبرسی هم مطلقا چنین مطلبی وجود ندارد.

4- در هیچ یک از کتب شیخ طوسی (همچون تهذیب.استبصار. امالی .مصباح المتهجد و غیره ) چنین مطلبی وجود ندارد.

5- حال اصل قضیه چیست ؟!


که یک عده از اهل سنت رفتند به خلیفه عباسی گفتند که شیخ کتابی نوشته که در آن سبِّ صحابه هست، گفت: بیاورید، گفتند: در کتاب مصباحش هست، آوردند و جمله را نشان دادند، «اللّهمّ خصّ أنت أول ظالم باللعن منی و ابدأ به أولا ثمّ الثانی ثمّ الثالث ثمّ الرابع ...»
خلیفه دستور داد شیخ را آوردند، کتابش هم حاضر شد، طبق حکم عقل و شرع، شیخ در اینجا تقیه فرمود،و گفت مراد از اولی قابیل است و مراد از دومی عاقر ناقه صالح است و مراد از سومی قاتل یحیی بن زکریاست . هر چه سنیان به خلیف گفتند شیخ دروغ میگوید و تقیه میکند . اما دلیلی بر مدعای خود ، نزد خلیفه نداشتند . و شیخ نیز به ریش انان خندید و مجلس را ترک کرد ...

(قاضی نورالله شوشتری در مجالس مومنین در شرح حال شیخ طوسی نقل کرده)
(روضات الجنات جلد 6 ص 226)

حال ببینید نامردی تا به کجا که مدعی این داستان را از قول شیخ طوسی نقل میکند تا وانمود کند که مصداق این لعن ها را شیخ و علمای شیعه و یا روایات ، به این صورت توضیح داده اند .

و ادامه داستان با دروغپردازی مطلق حذف می کند!

از آن بدتر اینکه ببینید ساده لوحی تا چه حد است که اگر واقعا منظور از این ۴ ملعون در زیارت عاشورا ، قابیل و عاقر ناقه صالح و قاتل یحیی و ابن ملجم بود، دیگر احتیاجی به تقیه در زیارت و نام نبردن از انها و کنایه گویی نبود . مگر نه اینکه این افراد را سنیان هم ملعون میدانند.
دیگر وقتی اسم ملاعینی همچون معاویه و یزید و عمر سعد و ابن زیاد و ابن مرجانه ... به صراحت در زیارت امده . چه احتیاجی به کنایه گویی در این چهار نفر است؟!

العاقل یکفی بالاشاره
ولعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها ...

برای توضیحات بیشتر مراجعه کنید به پست این وبلاگ


به جای کپی و فوروارد مطالعه کنیم.

متن شایعه:

{

یکی از جانبازان شیمیایی تعریف میکرد وقتی از جبهه برا مرخصی برگشتم راننده آژانس از من کرایه دو برابر گرفت چون لباسهام خاکی بود و پول کارواش رو هم ازم گرفت. یک روز هم داخل تاکسی تو اتوبان بخاطر بیماری شیمیایم حالت تهوع داشتم راننده نگه داشت تا کنار اتوبان استفراغ کنم و وقتی برگشتم راننده حرکت کرد و گفت ماشینم کثیف نشه موندم کنار اتوبان
وقتی برا درمان رفتم ایتالیا تو بیمارستان شهر رم بستری بودم فامیل پرستار مالدینی بود اولش فکر کردم تشابه اسمی هست ولی بعد که پرسیدم فهمیدم واقعا خواهر پایولو مالدینی فوتبالیست اسطوره ای ایتالیاست ازش خواستم که یه عکس یادگاری از برادرش بهم بده و اون قول داد که فردا صبح میده ولی صبح که از خواب بیدار شدم دیدم پایولو مالدینی با یه دسته گل دو ساعتی میشد بالا سرم نشسته و بیدارم نکرده بود تا خودم بیدار شم شب خواهرش بهش زنگ زده بود و گفته بود که یک جانباز ایرانی عکس یادگاری از تو میخواد و اون مسیر ششصد کیلومتری میلان تا رم رو شبانه اومده بود تا یه عکس یادگاری واقعی با یه جانباز کشور بیگانه بندازه و از اون تجلیل کنه
واقعا انسانیت محدود به دین و ﻣﺬﻫﺐ ﻧﻴﺴﺖ...

}

پاسخ:

در این داستان ساختگی سه خبرگزاری ایران هم فریب خوردند و آن را باور کردند:

تابناک

 افکارنیوز

عصرایران

اما هنگامی که خود پائولو مالدینی به ایران آمد خبرنگاران از او درباره این ماجرا و سفر ششصد کیلومتری اش پرسیدند و او آن را انکار کرد و گفت چنین چیزی را به خاطر نمی آورم.

گمانه هم این شایعه را شرح داده است.

در هیچ سایت یا خبرگزاری انگلیسی یا ایتالیایی هم چنین خبری یافت نمی شود.

البته مشخص بود با اندکی شناخت این بازیکنان می توان دریافت که بازیکنان مردم دوست حداکثر تا کنار زمین بازی و نزد تماشاچیان می روند و به آنها امضا می دهند یا در مواردی پیراهن خود را تقدیم می کنند. اما قطعا مالدینی وقت سفر ششصد کیلومتری برای این  کارها را ندارد.

سوء نیت سازنده این شایعه هم از مقایسه انسانیت با دینداری هویداست چرا که سفارش به مردم داری و حسن خلق با مردم در طول تاریخ و در درجه بالاتر از انسانیت همواره از جانب دین بوده است.

خنده دار یا گریه دار اینجاست که بیش از 60 مورد نظر کاربران در سایت تابناک در ذیل این خبر منتشر شده است که همه آه کشیده اند و افسوس خورده اند و اصول دین و مسلمانی را بررسی کرده اند!

به جای کپی و فوروارد مطالعه کنیم.

متن:



پاسخ:

1- دکتر کانوییت انسان بزرگی بود ولی آیا اگر او با آموزه های رسول خدا آشنا می شد به او ایمان نمی آورد؟؟؟
چرا از قول دیگران حرف می زنید و از جیب دیگران خرج می کنید؟
2- جزام یک بیماری کشنده نیست که با کشف واکسن آن جان مبتلایان نجات پیدا کند. جزام یک بیماری پوستی بسیار زننده است.
3- طبق کدام سند علمی یا تاریخی حضرت عیسی 10 جذامی را شفا داده؟ آنچه در قران آمده زنده کردن مردگان است که بسیر برتر است
4- این مقایسه ها به درد عوام بی سواد می خورد وگرنه ما هم پیامبران رو دوست داریم و هم پزشکان رو
5- مسخره کردن در هر جا و در هر شرایطی کار غلطی است و از انشانیت به دور است. سازنده این تصویر با عکس کارتونی که به پیامبر اولوالعزم خدا نسبت داده حضرت عیسی را مسخره کرده و من از این نویسنده مسخرخ گر که ابتدایی ترین اصول انسانیت را هم رعایت نمی کند دوری می کنم. زیرا از افراد اینچنینی که دین ندارند و خدا را قبول ندارند هر چیزی بر می آید.
6- دکتر کانویت ادعایی نداشته که از طرف خداوند آمده باشد و خودش هم آدم متواضع و بی ریایی بوده و لذا مقایسه او با پسامبر قیاس مع الفارق است.